روایت عجیب رهایی ۲قاتل از چوبهدار
تاریخ انتشار: ۸ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۶۲۰۴۱۸
امیر و رضا محکومان به قصاصی بودند که با هم قوم وخویش هستند. امیر به جرم قتل فرد دیگری در زندان بود و رضا هم قاتل برادر امیر. آنها درگفتوگو با خبرنگار جامجم ماجرای دو قتلی را تعریف کردند که باعث شد سالهای طلایی زندگیشان را پشت میلههای خاکستری زندان سپری کنند.
قاتلی که ولیدم بود
امیر ۴۳ ساله ۲۵ سال از عمرش را پشت میلههای زندانگذرانده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
امیر ادامه میدهد: «راههای فرار را بررسی کردیم. گفتیم برویم عراق یا خانهای مخفی بگیریم، اما هیچکدام از این راهها عملی نبود و تصمیم گرفتیم خودمان را تحویل پلیس دهیم. دوباره از سنندج به رباطکریم تهران برگشتیم و بهروز به پلیس زنگ زد و بعد دستگیر شدیم. با هم قرار گذاشته بودیم که بگوییم کیوان به دلیل تزریق مواد مرده است، اما بهروز و سعید به من خیانت کردند و گفتند کیوان را من کشتهام. بعد از مدتی متوجه شدم و حقیقت را به قاضی گفتم. برای اسماعیل حکم معاونت در قتل با ۱۰ سال حبس صادر شد و من و بهروز هم به جرم مشارکت در قتل قصاص گرفتیم. بهروز سال ۸۱ اعدام شد، سعید هم بعد از تحمل سه سال حبس آزاد شد اما به طرز عجیبی فوت کرد. ۱۳ سال از حبس من گذشته بود که خانوادهام با وثیقه ۲۰۰ میلیون تومانی مرا به طور موقت آزاد کردند و بعد سراغ دختری که دوست داشتم، رفتم.»
دومین پرونده قتل
دختری که امیر در مورد آن صحبت میکند، دختر رضای ۶۳ساله است اما دختر۱۷ساله که علاقهای به امیر نداشت به مادرش گفته بود امیر تلفنی یا در خیابان مزاحمش میشود. رضا که در جریان این موضوع قرار گرفته بود، از امیر به جرم مزاحمت برای دخترش شکایت کرد. رضا به جامجم میگوید:« از این قضیه خیلی ناراحت بودم. یک روز جلوی دادگاه شهرستان دهگلان در سنندج، پدر و دو برادر امیر آمدند و با من درگیر شدند. مسعود ۲۴ ساله، یکی از برادران امیر هم وسط درگیری بود و چاقو داشت. من هم در آن شرایط هیچ چارهای نداشتم جز اینکه از خودم دفاع کنم و برای همین چاقوی مسعود را گرفتم و با آن ضربهای به قلبش زدم که متاسفانه باعث مرگ او شد. این اتفاق سال ۸۹ افتاد و بعد از مرگ مسعود فرار کردم و تا سه سال فراری بودم. در تهران کار میکردم و خرجم را در میآوردم. خانواده امیر گفته بودند تا من دستگیر نشوم، رضایت نمیدهند. در این مدت مدام جایم را تغییر میدادم تا پیدایم نکنند، اما در نهایت، نمیدانم چطور شد که ماموران جایم را پیدا کردند وسال۹۲ دستگیر شدم. بعد ازدستگیری و محاکمه در دادگاه هم ۱۰سال حبس برایم بریدند که ۱۴ ماه در زندان قروه بودم و بعد به دلیل شرایط خانوادهام از قروه به زندان مرکزی سنندج منتقل شدم. خانوادهام خیلی تلاش میکردند رضایت بگیرند. تمام خواهران و برادران امیر موافق رضایت بودند و یک میلیارد تومان میخواستند که مبلغ دیه درخواستی را تامین کردم، اما بعد به من گفتند که از خانواده مقتول فقط امیر که در زندان است، رضایت نمیدهد.»
میانجیگری به سبک ستاد صبر
امیر که بعد از قتل برادرش دوباره به زندان بازگشته بود، حالا ولی دم برادرش هم محسوب میشد. از آن طرف هم رضا تلاش میکرد از امیر رضایت بگیرد، اما امیر حاضر به رضایت نبود و به گفته رضا پول بیشتری میخواست. پرونده گره عجیبی خورده بود اما خدا تقدیر دیگری رقم زده بود. از قرارمعلوم سهم امیر که باید رضایت میداد، ۲۸۵میلیون تومان بود اما خانواده رضا فقط ۲۵۰ میلیون تومان داشتند و نمیتوانستند پول بیشتری تهیه کنند. صلحیاران با امیر در زندان صحبت کردند تا شاید سهماش را کمتر کند، اما امیر راضی نشد و سهم دیه او هنوز به اندازه ۳۰ تا۴۰میلیون تومان کم بود. درهمان حین که صلحیار تلاش میکرد برای رضا رضایت بگیرد، ناگهان یادش آمد که دو سکه طلا برای روز مبادا در کیفش گذاشته است. بلافاصله سکهها را روی باقیمانده سهم دیه گذاشت و پس از انجام این کار، امیر رضایت خود را اواخر دی ماه سال ۱۴۰۱ اعلام کرد. تا اینجای ماجرا هنوز صلحیاران خبر نداشتند که خود امیر هم به ارتکاب قتل در زندان بوده و تصور میکردند او به خاطر یک پرونده مالی درگیر است. امیر به آنها گفت حالا که برای این پرونده ازمن رضایت گرفتید، برای پرونده قتل من هم رضایت بگیرید تا آزاد شوم. صلحیاران که متوجه ماجرا شده بودند، تلاش خود را برای آزادی امیر آغاز کردند. یکی از صلحیاران که به رباطکریم تهران رفته بود، به دایره اجرای احکام رفت و درمورد پرونده امیر با مسئولان صحبت کرد که با استقبال آنان مواجه شد. در نهایت و پس از برگزاری یکی دو جلسه، پرونده امیر هم مختومه و از اوایل بهار امسال آزاد شد و به آغوش خانوادهاش برگشت.»
با اینکه امیر و رضا از قصاص نجات پیدا کردهاند، اما صلحیار خیری که پیگیر آزادی امیر بود، هنوز هم نگران شرایط اوست و آنطور که گفته است، دنبال این است که برای امیر هم شغلی آبرومند و هم همسری مهربان پیدا کند.
منبع: جام جم آنلاین
کلیدواژه: چوبه دار قاتل محکوم به قصاص
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۶۲۰۴۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آزادی سرکارگر یزدی با کمک اهالی دوشنبههای رهایی
به گزارش خبرگزاری صداوسیما مرکز یزد، چندی پیش داستان آقا رضا سرکارگر بتن ریز یزدی که به دلیل وقوع حادثه کارگاهی و عجز در پرداخت مبلغ دیه در زندان به سر میبُرد بر روی سایت ستاد دیه، شبکههای مجازی و خبرگزاریها انتشار یافت و به دنباله آن اهالی دوشنبههای رهایی تصمیم گرفته تا مبلغ جمع آوری شده از نمایشگاه عکس گروهی که هفته گذشته در یزد برگزار شده بود را به آزادی این زندانی اختصاص دهند.
در همین راستا، سعید حی، ایده پرداز و مسئول برگزاری دوشنبههای رهایی با حضور در ستاد دیه استان یزد ضمن بررسی پرونده این مددجو، مبلغ ۶۵ میلیون تومان را جهت آزادی این زندانی غیر عمد اهدا کرد.
وی در این خصوص گفت: نمایشگاه عکس گروهی دوشنبههای رهایی از ۳ تا ۷ اردیبهشت ماه همه روزه از ساعت ۱۷ تا ۲۳ در برگزار شد و بازدیدکنندگان در طی این چند روز در مجموع مبلغ ۴۰ میلیون تومان و همین طور دکتر حاجب مرتاض پزشک سرشناس یزدی نیز در آیین افتتاحیه این نمایشگاه مبلغ ۲۵ میلیون تومان را اهدا کرد که در مجموع مبلغ ۶۵ میلیون تومان جهت آزادی زندانی مذکور اهدا شد.
پویش دوشنبههای رهایی نزدیک به یک سال است که در استان یزد برگزار میشود و هر دوشنبه یک خانه قدیمی جهت بازدید عموم مردم انتخاب میشود و بازدید کنندگان هر کدام مبلغی را در این بازدید جهت آزادی زندانیان جرائم غیر عمد اهدا میکنند.